نوشته های دسته بندی : heartline

خیلی ساده …

در ” نقاشی هایم ” تنهاییم را پنهان می کنم…
در ” نوشته هایم ” درد دلم را…
در ” دلم ” دلتنگی ام را…
در ” سازم ” حرف های نگفته ام را…
در ” لبخندم ” غصه هایم را…
” دل ” من………
چه خردساااااال است…!!!
ساده

ادامه مطلب

چراغ قرمز زندگی!

زندگی ما پر از این چراغ قرمزهایی است که ساعت ها پشت آنها منتظر میمانیم تا شاید سبز شود

اما سبز نمیشوند… و سال ها ما را از ادامه راه باز می دارند…

گاهی هم مجبورمان میکنند مسیرمان را تغییر دهیم!! 

متنفرم از تمامی چراغ های قرمزی که تایمر ندارند …

چرا که امیدی

ادامه مطلب

شعر برای تو

شب امّا برای من است
وقتی فکر می‌کنم این‌وقتِ شب
مکر چندنفر بیدارند؟
و از میان آنان که بیدارند
مگر چندنفر به تو فکر می‌کنند؟
و از میان آنان که بیدارند و به تو فکر می‌کنند
مگر چندنفر می‌توانند
صبح فردا شماره‌ات را

ادامه مطلب

حسین …

من از “حسین” قدر این آدمایی که این روزا سیاه میپوشن، ریش میزارن و صدای نوحه ی ماشینشون تا دوکوچه اونورتر میرسه ، چیزی نمیدونم

من تا نصف شب توی خیابونا عزاداری نمیکنم نه …

گاهی اوقات حتی حس میکنم من مسلمان نیستم!!!

اما گاهی اوقات تو خودم فرو میرم… فکر میکنم، به

ادامه مطلب

چه خواهی کرد؟

من می توانم
جای سیگار نقاشی بکشم

با دوغ مست کنم

با وسایل خانه تمام شب را تانگو برقصم
و به جای تو
بالشتک دوران کودکی ام را در آغوش بگیرم

تو برای فراموش کردن کسی که بی نظیر
دوستت داشت
چه خواهی کرد؟

ادامه مطلب

خانه ی تنهایی

دودی از پنجره دوان دوان می گریزد

صدای صندلی مادر بزرگ ( صندلی راک ) به گوش میرسد

سایه ای روی پرده می رقصد

باد پرده را کنار می زند.

پاورچین پاورچین وارد خانه می شود.

شمع را به رقص در می آورد

صدای آهنگ، رقص سایه روی پرده، رقص نور شمع

ادامه مطلب

زیر آوار له میشوم!!

باور کن له میشوم 
زیر آوار حرفهای دیگران 
در زلزله ای که دلم با لرزیدنش
دنیایم را بهم ریخت
امیدی به نجات ندارم
اما خوشحالم از اینکه دنیایم سو به تباهی نرفت
و آرام فرو ریخت
س.س

ادامه مطلب

محکوم می شویم …!

ما آدمک ها
محکوم می شویم
به تنها بودن
هر کدام به یک دلیل
من تنها می شوم چون یک تو ،دلش، پر آرزوهای رفتن است
تو تنها می شوی چون دلت پر ناز های اوست
او تنها می شود چون نگاه من برای رد پایت، بارانی

ادامه مطلب