روزها از پس هم سپری میشن …

گذز زمان - ساعت ها میرن

سلامی دوباره به همه اونایی که وقت میزارن و میان یه سرکی اینجا میکشن

گاهی وقت ها پیام میدن.

دست نوشته هارو میخونن.

یه دیدگاهی میزارن و …

خلاصه دست گل همگی درد نکنه

منو ببخشین بابت بدقولی هام که هی میگم سعی میکنم تند تند پست بزارم اما نمیشه.

راستش توی زندگی بعضی وقت ها، یه اتفاقاتی میوفته که مارو به کل از مسیری که داریم منحرف میکنه. میریم توی یه انحرافی که تا بخوایم برگردیم به مسیر اصلی و راه رو پیدا کنیم، کلی زمان از دست میدیم.

از دست دادن زمان از یه طرف، از دست دادن فرصت هایی که داشتیم از طرف دیگه

ماها نمیدونیم تا کی هستیم.

ماها حتی نمیدونیم جایی که ایستادیم درست هست یا اشتباه

اما طوری زندگی میکنیم و برنامه میریزیم که انگار 100 سال هستیم. بخاطر همین همیشه عقب میمونیم.

بخاطر همین برنامه هایی که میریزیم قول هایی که میدیم درست پیش نمیرن

پس باید یه تغییراتی بدیم.

نه اینکه برای آینده برنامه ای نداشته باشیم نه

اما طوری زندگی کنیم که همین امروز آخرین روز زندگیمون هست

چیزایی که از خیلی از بزرگ مردان شنیدیم…. فقط شنیدیم

اما این سری عمل کنیم.

در این بده بستان زندگی، ببینیم چی رو داریم میدیم تا به چی برسیم.

اما یادمون باشه اگر کفه ترازوی داده هامون از گرفته هامون سنگین تر باشه باختیم …

زمان رو … زندگی رو … همه چی رو…

پس همیشه حواسمون به کفه ترازو باشه

یکم ذهنم پر بود خواستم خالیش کنم

قول نمیدم که بدقول نشم. اما سعی میکنم تند تند سرک بکشم

آمار بازدید این هفته 3892 بودش که به نسبت هفته های پیشین نصف شده پس باید برگرده به حالت قبلیش

یادتون نره

♥♥  دوستون دارم  ♥♥

درباره نویسنده

ساسان سلام زاده هستم متولد 1368، دانشجوی ارشد هوش مصنوعی. برنامه نویس، طراح وب. یکی از رویاهای کودکیم ساخت یک ربات دستیار هست چیزی که بتونه ۹۰٪ کارهای روزانه رو انجام بده، یه استارت هایی در این خصوص زدم...