نوشته های برچسب خورده در : عشق

خوشبختی یعنی

خوشبختی یعنی

از دوست عزیزی که این متن رو واسم فرستاده تشکر میکنم
دیدم خالی از لطف نیست منم این متن رو واسه شما بفرستم

خوشبختی گاهی آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش، که حسش نمیکنیم!

چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم، خوشبختی بود.
دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن، خوشبختی بود.

ادامه مطلب

یکم حرف دل …

بعضی وقت ها

یه دفتر سفید میخری

با کلی ذوق و شوق

میاری خونه

یه مداد بر میداری یه چیزایی میخوای توش بنویسی

ورق که میزنی

میبینی یکی از ورق ها یا تا خوردست

یا مشکیه

خلاصه ایراد داره

کل زیبایی و سفیدی اون دفتر یادت میره

انگاری همش سیاهه

حتی یادت میره واسه چی بازش کرده بودی

من جز اون دفتر

ادامه مطلب

خانه ی تنهایی

دودی از پنجره دوان دوان می گریزد

صدای صندلی مادر بزرگ ( صندلی راک ) به گوش میرسد

سایه ای روی پرده می رقصد

باد پرده را کنار می زند.

پاورچین پاورچین وارد خانه می شود.

شمع را به رقص در می آورد

صدای آهنگ، رقص سایه روی پرده، رقص نور شمع

ادامه مطلب

چه خواهی کرد؟

من می توانم
جای سیگار نقاشی بکشم

با دوغ مست کنم

با وسایل خانه تمام شب را تانگو برقصم
و به جای تو
بالشتک دوران کودکی ام را در آغوش بگیرم

تو برای فراموش کردن کسی که بی نظیر
دوستت داشت
چه خواهی کرد؟

ادامه مطلب

جدایی - عشق

دست نوشته ای از 13 خردادماه 1395

میم – نون – واو – تا – واو …

من و تو

لا بالای این حروف هرچقدر هم فاصله میگذارم به ما نمیرسد.

این فاصله های مابین ما مرا از پای در می آورد

حتی کنار هم چیدن پنج حرف از لابه لای این همه حروف زندگی را هم برای ما زیادی میدانند

پنهانی

ادامه مطلب

خیلی ساده …

در ” نقاشی هایم ” تنهاییم را پنهان می کنم…
در ” نوشته هایم ” درد دلم را…
در ” دلم ” دلتنگی ام را…
در ” سازم ” حرف های نگفته ام را…
در ” لبخندم ” غصه هایم را…
” دل ” من………
چه خردساااااال است…!!!
ساده

ادامه مطلب

زیر آوار له میشوم!!

باور کن له میشوم 
زیر آوار حرفهای دیگران 
در زلزله ای که دلم با لرزیدنش
دنیایم را بهم ریخت
امیدی به نجات ندارم
اما خوشحالم از اینکه دنیایم سو به تباهی نرفت
و آرام فرو ریخت
س.س

ادامه مطلب

حسین …

من از “حسین” قدر این آدمایی که این روزا سیاه میپوشن، ریش میزارن و صدای نوحه ی ماشینشون تا دوکوچه اونورتر میرسه ، چیزی نمیدونم

من تا نصف شب توی خیابونا عزاداری نمیکنم نه …

گاهی اوقات حتی حس میکنم من مسلمان نیستم!!!

اما گاهی اوقات تو خودم فرو میرم… فکر میکنم، به

ادامه مطلب